به عقیده برخی صاحب نظران سریال های اورجینال نتفلیکس حالا عملا برای خود به ژانر مخصوصی تبدیل شده اند و صدالبته مزایا و معایبی قابل بحث دارند. سریالWarrior Nunهم از این قاعده مستثنا نیست و درکنار یک سری المان هیجان انگیز و نوآورانه، دارای بخش هایی است که بعضا خسته کننده و ناامیدکننده ظاهر می شوند.

سریال Warrior Nun توسط سایمون بری و بن دون ساخته شده و داستان آوا (آلبا باپتیستا)، یک دختر یتیم را دنبال می کند که در نخستین بخش از سریال در بستر مرگ افتاده است.

اما یک سری اتفاق عجیب و غریب و ماورایی رخ می دهد که نه تنها او را از چنگال مرگ می رهاند، بلکه آوا پس از آن قدرت های خارق العاده ای نیز به دست می آورد.

<<راهب جنگجو>> به قول نویسنده Polygon، مثل یک مخلوط گیج کننده از جان ویک، افسانه های مسیحی و داستان های جان کنستانتین است! در کنار این ها باید به جنبه طنز سریال هم توجه نمود که تا حدی ضعف های بسیار سریال را معقول تر جلوه می دهد.

در هرحال اگر قرار باشد به اندازه کافی خوب نباشید و از سوی دیگر خودتان را بیش از حد جدی بگیرید، فاجعه ای رخ خواهد داد که جبرانش غیرممکن است. در نتیجه، اینکه Warrior Nun خیلی خودش را جدی نمی گیرد نکته مثبتی محسوب می شود.

این سریال اول از همه یک اقتباس <<غیروفادار>> است که در واقع به منبع اصلی خود - کمیکی که اواخر کار به فاجعه تبدیل شده بود - خیانت کرده؛ گرچه این عدم وفاداری هم تا حدی به نفع سریال بوده چراکه اگر قرار بود همه چیز طبق روال داستان اصلی پیش برود، محصول نهایی غیرقابل تحمل می شد.

یک ماوراء الطبیعه غیر اورجینال، غیر هیجان انگیز و مصنوعی

شخصیت اصلی که آوا نام دارد پس از ورود HALO به بدنش از دنیای مردگان برمی خیزد و همان طور که پیش تر اشاره شد، قدرت های ماورایی خاصی به دست می آورد؛ التیام زخم ها، رد شدن از دیوارها، توانایی کشتن شیاطین.

و همه این ماجراها به خاطر یک گروه مبارز و قدیمی تحت عنوان the Order of the Cruciform Sword است. پس از بازگشت آوا به زندگی - و باتوجه به مهارت های تازه اش - او باید با یک سری خواهر جنگجو هم سو و هم رزم شود. و برخی از اعضای این گروه همان افرادی هستند که لیاقت به دست آوردن HALO را داشتند. حالا هم افرادی چون Lillithدوست دارند این شی ارزشمند را با قصاوت تمام از بدن آوای بی لیاقت (و بی ایمان) در بیاورند.

تقریبا نیمی از فصل نخست اینگونه سپری می شود که آوا فکر می کند چیزی به کسی بدهکار نیست و ومی ندارد زندگی اش را برای دیگران به خطر اندازد. او مدام از بار مسئولیت شانه خالی می کند و این روند نیمه نخست فصل ۱ را کاملا تحت تاثیر قرار داده.

متاسفانه بار فانتزی داستان هم به خوبی پیاده نشده و تعجبی هم ندارد؛ چراکه منبع اقتباس سریال نیز به اندازه کافی غنی و قابل اعتنا نیست. شیاطین بدردنخور، شوخی های کلیشه ای با مذهب، اکشن تکراری و دنیایی خالی از نوآوری.

وقتی شورانر بیش از حد روی فصول آینده تکیه می کند

شاید تا به اینجای متن تنها به کاراکتر آوا پرداخته باشیم اما خب سریال روند متفاوتی دارد. یعنی کاراکترهای متعدد دیگری هم وجود دارند که سریال گهگاه به سراغشان می رود و سعی می کند آن ها را به ما بشناساند. اما خب نکته این است که شورانر سریال با این فرض داستان را جلو می برد که انگار قرار است Warrior Nun ده فصل ادامه یابد. در نتیجه آمده و اطلاعات و بک گراند شخصیت ها را - حتی کاراکتر آوا - به صورت قطره چکانی و بیش از حد آهسته به خورد مخاطب داده است.

مونولوگ های میان اپیزودها هم باید گفت که حسابی نابه جا و نامتوازن جلوه می کنند؛ چرا؟ خب بیایید نگاهی به زمینه کل داستان داشته باشیم. در اینجا یک سری فرقه بسیار قدیمی و مذهبی وجود دارند که برای هزاران سال مشغول مبارزه با شیاطین واقعی (!) بوده اند. در واقع در چنین فضایی شما با چشم خودتان مرز میان خوبی و بدی را می بینید.

مهم تر اینکه دیگر خبری از فلسفه های پیچیده و لایه لایه نیست که بگوییم یک نفر باید بیاید و مرز میان حق و باطل را برای مخاطب و یا شخصیت های داستان مشخص کند. همه چیز کم عمق، مشخص، و ساده ترسیم شده. پس چرا نویسنده و کارگردان سریال باید وسط ماجرا مدام به درگیری میان عقیده و مذهب و تردید بپردازد؟ حداقل در چنین سریالی ما به وضوح شاهد بی هدف بودن این حرکت هستیم.

تکراری، کم جان و بی عمق، اما سرگرم کننده

نمی دانم این روزها دیدن مبارزات نسبتا هیجان انگیز و یا جلوه های ویژه متناسب دیگر نکته مثبتی محسوب می شود یا نه، چراکه می دانیم اکثر فیلم های مدرن با یک بودجه متوسط هم می توانند چنین کیفیتی داشته باشند.

اما فارغ از انتقادهای زیادی که به سریال Warrior Nun وارد شده، باید زد و خوردهای هیجان انگیز و جالب آن را تحسین کرد. در حقیقت هرچه داستان و دنیای سریال خالی از نوآوری و خلاقیت است، صحنه های اکشن آن دست به حرکات بامزه و نوآورانه ای می زند که تماشایشان خالی از لطف نیست.

اگر شما جزو آن دسته مخاطبانی هستید که خیلی خودشان را درگیر داستان و شخصیت پردازی و جهان فیلم یا سریال نمی کند، و فقط به دنبال لذت لحظه ای و سرگرم شدن است، مشخصا Warrior Nun گزینه بدی به شمار نمی رود.

از سوی دیگر طراحی لباس و صحنه های سریال هم حقیقتا فوق العاده به نظر می رسد؛ مخصوصا کلیساهای قدیمی و جذابی که آوا به آن ها می رود. در مقابل، بحث جلوه های ویژه در مورد شیاطین (Demons) اصلا در حد و اندازه های یک سریال نتفلیکسی - آن هم در سال ۲۰۲۰ - نیست.

بخش پایانی Warrior Nun تعداد قابل توجهی پیچش داستانی و فراهم کننده کلیف هنگر دارد که این امر هم ناشی از سرمایه گذاری سازندگان روی آینده آن است؛ آینده ای که کسی نمی داند اصلا وجود خواهد داشت یا خیر.

در نهایت باید گفت که سریال Warrior Nun علی رغم مشکلات بی شمار، به لطف برخی نکات مثبت از سقوط حتمی نجات پیدا کرده و حالا می تواند امیدوار باشد برخی از مخاطبان از تماشای آن لذت ببرند و فکر نکنند چند ساعت از زندگی شان عملا هدر رفته است.

سریال راهبه جنگجو(Warrior Nun)جدیدترین سریال نتفلیکس در ژانرهای فانتزی و اکشن است. این سریال اقتباسی از کامیک ها به سبک مانگاست. در ادامه با بررسی فصل اول سریال خواهیم دید که آیا این کار جدید نتفلیکس ارزش دیدن را دارد یا نه؟! اساساً ارتباط گیری بیننده با سریال باید از همان قسمت ابتدایی شروع شود، و چنین ارتباطی زمانی شکل می گیرد که شروع یک داستان با نکاتی جذاب و دیدنی همراه باشد، یا حداقل حس کنجکاوی بیننده را برانگیزد. اما راهبه جنگجو یک سریال فانتزی است که از همان شروع درگیر صحنه های اکشن و در ادامه درام زیاد می شود. یک نکته درگیر کننده این سریال از همان ابتدا شخصیت مرکزی آن با نام ایوا (آلبا باپتیستا) است، چرا که این شخصیت یک یتیم مُرده است که به شکلی ناخواسته به یک راهبه جنگجو تبدیل می شود. اقتباس آزاد از کامیک "آریالا راهبه جنگجو" در این سریال محیط مناسبی برای شروع یک قصه سرگرم کننده با محوریت یک شخصیت خاص فراهم کرده است. شروع سریال کمی گیج کننده است، اما برای من شخصیت ایوا کافی بود تا با پیچیدگی دقایق ابتدایی نیز کنار بیایم. اساساً سریال راهبه جنگجو یک اثر فانتزی با نگاهی نه است. از آنجایی کهWarrior Nunشخصیت های زن زیادی دارد (از عنوان همه چی گویاست)، خود این موضوع دلیلی شده که بیشتر قسمت ها توسط ن کارگردانی شود. شاید خالق اصلی سریال(سایمون بری) مرد باشد، اما نگاه اثر نه است و این نکته مهمی است.

در دو طیف خیر و شر سریال، شاهد شخصیت های زن متفاوت و در ظاهر استوار هستیم. و همچنین این شخصیت های زن از اکثر نژاد ها هستند، و دلیل این نکته جذب راهبه های متفاوت از سراسر جهان است. داستان به شکلی کوتاه به گذشته اکثر شخصیت ها مهم ناخونک هایی می زند، که این گویای گذشته نه چندان درست بیشتر آنهاست. در واقع گذشته تاریک هر شخصیت باعث گره خوردن او به کلیسا شده، و این گره ناخواسته باعث پُرشدن شکاف موضوع خانه و خانواده در این شخصیت ها گشته است. از ابتدای شروع سریال استفاده از اصطلاحاتی مثل انجمن، فرقه و موجودات اساطیری که گره به ریشه شناسی مسیحیت کاتولیک خورده باعث می شود بیننده با دیدن ظاهر راهبه های مبارز یاد جان ویک و جهانش بیفتد، اما تصور کنید جهان تاریک جان ویک با جهان داستان های جان کنستانتین درهم آمیخته شود، حالا چه اتفاقی خواهد افتاد؟! در واقع سریال راهبه جنگجو چنین فضایی را در خود دارد. البته ضعف بزرگ سریال در فصل اول معرفی شخصیت های فراوان با پشت پرده هایی مرموز است که عمدتاً رها می شوند تا در فصل های بعدی احتمالی واکاوی شوند. اما منظور از راهبه جنگجو این است که از زمان اولین جنگ صلیبی انجمنی مخفی ایجاد شد، که در نتیجه آن هاله یک فرشته به اولین جنگجو راهبه با نام آریالا منتقل گردید و این هاله نسل به نسل به راهبه جنگجو منتخب بعدی انتقال می یافت. قرار گرفتن هاله در بدن فرد منتخب باعث افزایش توانایی های غیر طبیعی او می شود. در واقع راهبه جنگجو با هاله به ابرقهرمانی قدرتمند تبدیل می شود که توانایی رد شدن از دیوار و حتی شفا معجزه آسا زخم هایش را پیدا می کند.

قسمت های مختلف سریال راهبه جنگجو، پر از مونولوگ های در ظاهر سنگین در مورد درگیری بین دین و ایمان است. مباحثه بین شخصیت اصلی و راهبه ها و همچنین بین راهبه ها با هم گویای همین نکته است. البته سریال گاهی به شکلی هوشمندانه به مسیحیت و حتی اختلاف بین علم و دانش و ایمان می پردازد و نیش هایی روانه مذهب می کند. شخصیت های زن و حتی ایوا به عنوان کاراکتر اصلی اظهارنظرهای نیش داری درباره قدرت مردسالاری کلیسای کاتولیک و بی عدالتی خاصی که در آن ن به فرمان مردان می جنگند و می میرند، می کنند. اما این استدلالها تقریباً به محض شروع، از بین می روند و چیزهای زیادی را نمی گویند. ایده نگهداری از اسرار باورنکردنی در واتیکان، پیش از این در آثاری چون اساسینز کرید یا فرقه حشاشین و کد داوینچی نیز وجود داشته، پس گفتن دوباره آن چیز بکری نیست که در راهبه جنگجو اتفاق افتاده است. اما هرچه سریال در پرداخت شخصیت های مکمل جالبش ایراد دارد، در معرفی و پرداخت شخصیت ایوا مسیر جالبی را پیش گرفته است. از هر نظر آلبا باپتیستا یک راهبه جنگجو ساختار شکن و جالب است. بازی خوب این هنرپیشه جوان پرتغالی یک امتیاز مهم برای این شخصیت محسوب می شود. شخصیت ایوا راهبه جنگجویی است که نمی خواهد راه این عنوان را ادامه دهد و به همین منظور برای فرار از این مسئولیت تا جایی که می شود فرار می کند.

در کل، شخصیت ها و بازیگران خوب بسیاری در این سریال تخیلیNetflixوجود دارند، اما سازندگان خواسته اند در فصل اول روی آلبا باپتیستا تمرکز کنند. این سریال بدون پرداخت مناسب شخصیت ایوا نمی توانست فصل اول خود را پیش ببرد، بنابراین با تمرکز بر روی او خواسته پایش را محکم کند و در فصول آینده احتمالی داستان خود را بهتر گسترش دهد. شخصیت ایوا بعضی اوقات دوست داشتنی و کمی دلپذیر است. و صادقانه بگویم وقتی داستان او را در طول سریال تماشا می کنید و با زوایا مختلف زندگی اش روبرو می شوید، ایوا را مقصر حوادث نخواهید دید. با همه این گفته ها به یک نتیجه دست خواهیم یافت، سریال راهبه جنگجو یک اثر بالقوه سرگرم کننده است. مبارزات و صحنه های اکشن داخل سریال بسیار نادر اما تماشایی است. پوشش ظاهری راهبه های مبارز و نحوه استفاده از سلاح های متفاوت نیز برای بیننده چیز جالبی است. همچنین جدا از طراحی های اکشن جالب، طنز و ارجاعات شیرینی نیز در دل دیالوگ ها و شخصیت ها وجود دارد که دیدنش خارج از لطف نیست. یکی دیگر از نکات برجسته سریال طراحی صحنه و اساساً استفاده از لوکیشن های بکر در اسپانیا است. دیدن کلیسا های باستانی با صحنه آرایی زیبا و شیک، چیزی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد. در کنار این نکات مثبت باید از یک نکته منفی نیز یادی کنیم. این نکته منفی چیزی نیست جز جلوه های بصری خام و بسیار معمولی برای شیاطین این سریال. برای مثال شیطانِ هیولایی کار یعنی تاراسک فقط یک موجود آتشین به ظاهر خفن است که هیچ دلهره ای در بیننده ایجاد نمی کند، البته وضع دیگر شیاطین نیز بهتر نیست. بقیه موجودات شیطانی یک غبار قرمز رنگ هستند که می چرخند و اساساً مردم را به زامبی های عصبانی تبدیل می کنند. تنها نقش موجودات شیطانی در سریال انتقال دادن ایوا در سفر خودشناسی اش به جلو است.

بنابراین، با گفتن تمام این نکات و جزئیات سوال هایی پیش می آید، اساساً چه چیزی در این سریال مورد بحث است؟ آیا جهان در معرض خطر است؟ یا آیا ایوا نیاز دارد که خود را بشناسد و تمرین خود را شروع کند و از یک آخرامان جلوگیری کند؟ یا چیزی دیگر! خُب، هیچ یک از اینها تا دو قسمت پایانی مشخص نیست. و البته دو قسمت پایانی نیز بدون پاسخ دادن به بیشتر سوالات، شما را در خماری یک شوک گیج کننده بزرگ ترک می کند. هرچند این چیز خوبی نیست، اما به نظر در طول سریال خوب اجرا شده است.شاید بزرگترین شکایت من از داستانWarrior Nunهمین پایان آن باشد. در نتیجه سریال راهبه جنگجو ممکن است یک ماجراجویی فانتزی عمیق و ساختار شکن نباشد، و چیز جدیدی به این سبک آثار اضافه نکند، اما داستان اصلی و غیرمنتظره خود را بسیار خوب روایت می کند، و همچنین قهرمان سریال با بازی آلبا باپتیستا دلیل خوبی برای دیدن ادامه این سریال به بیننده می دهد. و در پایان فراموش نکنید که این سریال بسیار سرگرم کننده است.

برترین فیلم های 2019 که نباید از دست دهید!

هرآنچه باید درمورد سریال Warrior Nun بدانید!

چرا فیلم Tenet نمرات بالایی دریافت نکرد؟

هرآنچه باید درمورد فیلم Batman Unchained بدانید؛ فیلمی که هیچ‌وقت ساخته نشد!

دانلود فیلم Chemical Hearts 2020

دانلود سریال Ratched با کیفیت عالی

دانلود سریال Lovecraft Country

سریال ,های ,یک ,شخصیت ,راهبه ,داستان ,راهبه جنگجو ,می شود ,این سریال ,است که ,warrior nun ,سریال راهبه جنگجو ,نکته مثبتی محسوب

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

گیم نت میلاد (آراگورن) koliyat خبر خاش آنلاین یه مامان که نمیخواد فقط مامان باشه ترسناک ترین وبلاگ دنیا برکه معرفت medadrangie چشم به راه خوبی nicestar55 mahit